تَـبـتـیـلْ

... وَ تَـبَـتَّـلْ اِلَـیهِ تَـبتـیـلا

آفتــابــــ

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۰۳ ق.ظ

پدر گفت : بگو یک !
و تو تازه زبان باز کرده بودى و پدر ب تو اعداد را مى آموخت.
کودکانه و شیرین گفتى : یک !
و پدر گفت : بگو دو
نگفتى !
پدر تکرار کرد: بگو دو دخترم
نگفتى !

و در پى سومین بار، چشم هاى معصومت را ب پدر دوختى و گفتى :
بابا! زبانى ک ب یک گشوده شد، چگونه مى تواند با دو دمسازى کند؟!

و حالا بناست تو بمانى و همان یک! همان یکِ جاودانه و ماندگار.
بأیست بر سر حرفت زیـنـب! ک این هنوز اول عـشــــق است . . .

// آفتاب در حجاب، سید مهدی شجاعی //

❉❉


عشّاقِ سنگ خوردۀ دیوارِ زیـنـبـیم
پس واجب است غرق تماشایِ ما شدن

وقتی مسیر، جای قدم های زیـنـب است
میلی نمی کنیم ب جز خاکِ پا شدن

اول طواف، بعد مِنا، پس چ بهتر است
بعد از دمشق راهیِ کرب و بلا شدن



❖❖

پ.ن:


1.
باید ک ناز داشت، کمی نیز غَمـزه داشت
هر دختـرِ قبیـله ک لـیـلا نمی شود!


2.

خواستم بگویم من شما را خیلی دوست دارم، یک طورِ خاص، یعنی چطور بگویم، اگر غلط نکنم امسال کـمـی ب شما فـکــر کرده ام، یعنی خیلی کم، در شما تأمل کردم

همین کم، همین خیلی کم، همین چندین دقیقه فقط، آنقدر بوده ک نتوانم چیزی بگویم از دریافت هایم

ولی گمانم تصویری اش را بتوانم بگویم -هرچند ک دردی از این زبان الکن دوا نمی کند-

یک صحرا

و خانومی با چادر و روبنده مشکی

پشت ب تو

در مسیرِ نسیمی ک می بینی چادرش را نوازش می دهد

 آرام و محکم ایستاده است

آرامشی ک باید بتوانی از پشت سر احساس کنی


همین...

:)




*  بخش عمده ای از  دلدادگی مُتـحـیـّرانه ام، تنها زیر سَرِ  چندین صفحۀ ابتداییِ" آفتاب در حجاب " بود. اگر نخواندید بخوانیدش

* امسال ولادت حضرت زنیب با جمعه مقارن بود

 یا این دلِ شکسـتۀ ما را صبـور کن
یا لااقل به خاطر زینـب ظـــهـــور کن

یا چند صفحه مقتلِ کرب و بلا بخوان
یا خاطرات عمۀ خود را مـرور کن...



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۶
تبتیل

نظرات (۱۰)

سلام
ایام مبارک
پاسخ:
علیکم السلام

بر شما هم مبارک :)

این کتاب خیلى خوبه... خیلى...

چه قدر اشک از آدم میگیره. عین روضه س...

ازش تو وبلاگ گذاشتم. همین تیکه رو حتى:

http://najvaye-man.blogfa.com/post-178.aspx

.

و انصافا کجا میتوانیم درک درست و نزدیک به کاملى از آن بانو داشته باشیم؟

پاسخ:
:)
ممنون از لینک
سلام

اومدم بگم چرا مطالب اینجا و اونجا یکیه ؟! توقع داره آدم متفاوت تر ببینه این چند خط آخر دهن منو بست ...

و خانومی با چادر و روبنده مشکی

...

 آرام و محکم ایستاده است


عالی .


پاسخ:
سلام
لطف دارید شما
اما هنوزم بنظر خودم انتقادتون وارد ه:)
۲۰ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۴۸ باب الحسین
این تصورات تان از حضرت خانم ، دلِ یک عالم را می برد ...

لذت بردیم حسابی

+

به سید خیلی مدیونم ...

همینطور به کسانی که عشق نوشته های سید را به من سفارش کردند ...

مثل خودت :)

ممنون ...
پاسخ:
ممنون



محبت داری:)

چقدر شب خوبی بود اون شب توی هویزه ...





+ هدر هم بیست ...
پاسخ:
خوش  ب حالتون





+ بیست می بینید
جشن میلاد زینب دوام نداشت...
پاسخ:
. . . 
عالی بود عالــــــــــــــــــــــی

قالب وبلاگ هم 20 ...
پاسخ:
عالی دیدید

ممنون

سلام دوست گرامی

یکی از مسائلی که درباره عید نوروز مطرح است این است که آیا این روز مقارن با عید غدیر قمری است یا خیر؟ برای حل این مسئله، مطلب کوتاه زیر را مطالعه کنید و بعد خودتان نتیجه مقاله را به صورت آنلاین با مبدل تاریخ محاسبه نمایید.

۲۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۲ ــ ِــلاحُهُ البُکاء
باسه این پست اینقدر حرف هست ولی کلا بی خیال همه شون می شم.



خیلی خوب!
فقط همین


ملتمس دعا
پاسخ:

تشکر


بشرط توفیق چشم
+ محتاج ب دعا
خیلی پست ِ خوبی بود .

در پناه ِ چادر ِ حضرتش باشین .


پاسخ:
ممنون
همچنین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی