تَـبـتـیـلْ

... وَ تَـبَـتَّـلْ اِلَـیهِ تَـبتـیـلا


"پیش از ابتداء" عمداً بعد از "ابتداء" نوشته شد!!
اما بیانِ اولین پُست اصلی را، حرفِ اول را ب دووشِ "پیش از ابتداء" گذاشتم!



نوکر

خیلی مهم است آدمیزاد حرف اول را از کجا شروع کند، پیش خودش اَلاَهَم فَألمُهِم بکند ک اول کجا برود سراغ کی برود، از کی بگوید...

مَشقِ حُـسیـن کرده ام و باز می کنم

تـکلیـف را مُـعلّـم تـکــرار می کند


رسالتِ این پست خواهشِ اشک است، اصلا بگو ببینم دل گرفته ای رفیق؟ دوست داری گریه کنی؟

توپ ت  گم شده؟ پول کم آوردی؟ با معشوقت قهری، شکست عاشقانه خوردی یا ... ؟
یا
از اخلاقت ناراحتی؟ نکند از کمی عباداتت دلگرفته ای؟ شاید هم از نَفس أمّاره ب تنگ آمده ای یا ... ؟

نمی پرسم از چه ها دلت گرفته است، فعلا مهم این است ک دلت گرفته است بیا ببینیم چکار می شود کرد

مضمونی دست و پا شکسته یادم آمده از امام رضا(ع)

 یأبنَ شَبیب اِن کُنتَ باکیاً لِشیءٍ فَأبکِ للحُسَینِ بنِ عَلیِ
یأبن شبیب اگر خواستی برای چیزی گریه کنی برای حسین بن علی(ع) گریه کن

بهانۀ اشک را ک خودمان کم نداریم رفیق، بهانه را بگذار فقط بهانه بماند نه بیشتر و سریع قبلۀ چشمانت را ب سمتِ حسیــن(ع) متمایل کن


نم پس نمی دهد دل خونم به غیرِ اشــک

این پَـرده پوشی است که سَتـّـار می کند



حسین(ع) جان!
حتی بهشت . . .

حتی بهشت ارزشِ اشــکِ مـرا نداشت

چشمم فقط ب خاطرِ تـــــو کار می کند



حتما تو هم ب این فکر کرده ای ک " اصلا حسین جنسِ غمش فرق می کند "، هرچقدر در مجلسِ حسین(ع) گریه کنی، ب سر و سینه بزنی، یا همین ک آنجا حضور داشته باشی.. هیچکدام باعث افسردگی و دل مردگی نخواهد بود

با روضۀ حسین نَفَس تازه می کنم

وقتی هوای شهر نَفَس گیر می شود

***
می آیم از کدورت و اشکِ عزای تــو

سرچشمۀ طهارت تصویر می شود



مبادا خیال کنی خواستن حوائجِ روزمره ات از امام حسین(ع) کاری عوامی و سطح پایین است!
اتفاقا باید جزئی ترین خواسته هایت، مثلا نمکِ سفره ات را هم از ایشان طلب کنی چ برسد ب دیگره چیزها
این منافاتی ندارد با عُمقِ فهم تو از عظمت ایشان و این خانواده.. که سیرۀ بزرگان هم همین بوده است

حتی غبــارِ پـرچمِ تــو می دهد شِفاء

اینجا دَخیـلِ تک تکِ اسباب می شوم
 

فرمایش پیغمبر اکرم(ص) را که شنیده ای اِنَّ لِقَتُلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فی قُلوبِ الْمُؤمِنینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً
حرارتی ک هیچگاه ب سردی نمی گراید...

هر "یا حسین" زخـمِ جدیدی ست، کهنه کار

آن کهــنـۀ جــــدیـــــد تـرَم را بـیـــــــــــاورید


مضمونی دست و پا شکسته از یک حدیث خاطرم را روشن کرد، اگر اشتباه نکنم می گفت در مصیبت سیدالشهدا(ع) خدا بر دل مومنین پرده ای کشیده ک مبادا همه چیز را بفهمند و دِق کنند


دیدی روضه خوان ها در بین روضه خوانی ب جاهای سختِ ماجرا ک می رسند گاهی از این اصطلاح استفاده می کنند : "ان شاالله راست نباشد... : (( "
مگر اینکه با تَغافُل(مصلحتاً خود را ب نداستن زدن ) بشود کمی آرام ماند...


سنگیـنـیِ غمَــت به تـغافُل مرا فکند

لعنت به من اگر زِ سَرم وا کنم تـــو را






غَرضِ این پست نَمی اشک بود برای حضرتِ ارباب(ع) و کمی یـاد  برایشان!

حالا به سطورِ آخر رسیده ام  و می بینم هنوز غَرَض حاصل نشده

می دانم گناه مانع است و  می دانم مانع همان مـ ـن است، همان نَفسِ مـ ـن

اما حضرتِ دلدار (ع) به خودتان قَسَم دوست دارم ببارم برای شما، از خودتان می خواهم اشک را...


این چشم ها سوالِ دو مجهولیِ مَنـند

حل کن در آب مسألۀ جویـبــار را
. . .



موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۰۹
تبتیل

نظرات (۷)

۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۶ یکی بود ... هنوزم هست
این پست را گریه کردم ، راحت راحت ../


خیلی حرف داشتم و دارم برای این پست ....

شاید چند برابر این متن نوشته نظر من باشه اما...

خلاصه اش :

عکس اول حال من بود ، همون اول گریه رو در آورد ... فکر کنم ارباب یه پرده میون منو خودش برداشته که با شنیدن یه بیت به هم میریزم چ برسه اینجوری بیت بازی و حرفا که ...

یکی از هزار گره بغض تو گلوم رو باز کرد این نوشته

خلاصه خلاصه اش : عالی بود


پاسخ:
الحمدلله
خوشا ب حالتون
:)

ان شاالله این حرفایی ک گفتین رو روی کاغذِ وب تون میارید و ما هم فیض می بریم


لطف دارید
۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۸:۲۸ باب الحسین
بسم رب الحسین ...

احسنت به این حسن آغاز ... مبارک است ان شاءلله ...

ابیاتی که انتخاب کردی ... حرف ها دارند هر کدام به تنهایی ... بغض هاست در دلشان ...

واقعا عالی بود ...

حیف است ...باید چند باری این پست را خواند ...

کربلایی بشی ان شاءلله

خداوند به قلم‌ت برکت بده

پاسخ:

محبت کردید

ان شاالله آرزوی همه آرزومندانش براورده شود


به قلمِ شما نیز
۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۵:۱۰ مریم آسمانی
و
این اشک های من
گواهی ست برای دلتنگی ِ محرم

چرا نمیرسد از راه ؟!


+ متن عالی بود + عکس

عالی


پاسخ:
. . . گواهی ست برای دلتنگیِ محرم



خواهش میکنم
۱۷ مهر ۹۲ ، ۰۱:۳۴ مـَـ ه جَـبـیـטּ
میگن :
هرکی برا امام حسین /ع/ گریه کنه،،
هرکی اشک دیگران رو دَر بیاره،،
هرکی گریه ش نگیره، اما ناراحت بشه،،
و ...

همه جاشون بهشته ..

» خدا قوت .. 

پاسخ:
بله
ان شاالله بتونیم همگی سهمی در گریاندن و گریه کردن بر ایشان داشته باشیم


ممنون
خدا به شما هم قوت بده

این اشک ها به پای شما آتشم زدند

                               شکرخدا برای شما آتشم زدند

گاهی این { . . . } رو عجیب دوست می دارم.
حتی الان ، همین لحظه برای ِ این پست ِ شما .



+ لطف بفرمایید به ما ابلاغ کنید این آپ شدنتان را ،
کمی ِ همت شاید باعث بشه دیر به دیر مستفیض بشیم !

نگیرید از ما این سعادت رو  : )

پاسخ:
                                       من جبرییل سوخته بالم ،نگاه کن!
                                      معراج چشم های شما آتشم زدند

:)


اختیار دارید، چشم عرض خواهم کرد

سعادت برای خوانندگان وب شماست:)
۰۲ آبان ۹۲ ، ۱۴:۳۰ فاطمه سرشار
سلام

...

خیلی گذشت ،‌
آنقدر گذشت که
هم توپم را گم کردم
هم پول کم آوردم
هم با معشوق قهر کردم و
هم شکست خوردم و شکسته شدم
و هم
از خودم به تنگ آمدم

همه‌ی اینها گذشت و میگذرد و خیلی چیزهای های دیگر هم ...

چقدر خوب است که از همه چیز دلم گرفت ...
دلت که گرفته باشد از دنیا ، راحت تر گریه می کنی ...

حالا فقط دوست دارم گریه کنم ...
گریه کنم
گریه کنم

گریه کنم

برای مصیبت ِ حسین ...


 غدیر مبارک . شیعه ی علی علیه السلام باشیم ان شالله .
پاسخ:
سلام

" خیلی گذشت ،‌
آنقدر گذشت که
هم توپم را گم کردم
هم پول کم آوردم
هم با معشوق قهر کردم و
هم شکست خوردم و شکسته شدم
و هم
از خودم به تنگ آمدم "

همین قدر بگم که خوش بحالتون،خوب می نویسید، خوب هستید که خوب می نویسید.
لذت می برم از نوشته هاتون توی فضاهای مختلف سایبری،  و یاد می گیرم ازتون
نظرتون توی این پست با چاشنی تواضع بود


غدیرِ شما هم مبارک
+ان شااالله
"اصلا حسین جنسِ غمش فرق میکند
این راه عشق، پیچ و خمش فرق میکند..." 

و همین است... 

یک جاى متن یادم میافتد به آن سخن معصوم، گمانم امام رضا علیه السلام که فرمودند:
«کلنا سفینه النجاة ولکن سفینة الحسین؛ اوسع و اسرع فی بحر لجی»
که کشتى حسین سریع تر و وسیع تر است.... 

و یک جا هم یادم میافتد به زیارت ناحیه که سنگین است، که نمیشود خواند
یادم میافتد که روضه خوان میخواند و در هق هق گریه میگویم: تو را به خدا، نگو...نخوان... نمیتوانم بشنوم... سنگین است...

و اشک اگر براى او ریخته شد، ارزشمند میشود... به کمال میرسد...
چه حیف از اشک هاى به اشتباه ریخته شده و چه حیف وقتى گناه پرده میشود و دل تیره و زلال اشکى نمیرسد به شستشوى دل...
.
.
ممنون. خوب بود یادداشت...خصوص حالا که نزدیک محرم است
انگار یکى میخواند:
یوسف ای گم شده در بی سرو سامانی ها
این غزل خوانی ها٬ معرکه گردانی ها
سر بازار شلوغ است تو تنها ماندی
همه جمعند؛ چه شهری چه بیابانی ها
پاسخ:
ممنونم از توجه زیادتون

با دقت خوندم

خیلی خوب بود :)

سر بازار شلوغ است تو تنها ماندی
همه جمعند؛ چه شهری چه بیابانی ها

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی