تَـبـتـیـلْ

... وَ تَـبَـتَّـلْ اِلَـیهِ تَـبتـیـلا

ب مثل بــابــُـ الحُـسَیـن

پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۵۹ ب.ظ

اصولا آدم مریض که می شود کمی تا قسمتی بچۀ بهتری می شود، یعنی تا حدی می شود فهمید مضمونِ آن کلامِ بزرگان را که "بیماری روح آدم را صیقل می دهد" .

مثلا همین التماسِ دعا نوشتی که قرار بود برای بابُ الحُـسَین بنویسی با حالِ مریضی دل نشین تر ت می آید

از بد روزگار استعدادم در نوشتن ابوعطا می خواند.

فقط یک سری بریده بریده گویی های شلخته که رژه می روند درونم که نمی توانم سامانشان دهم.


قبلا ها یعنی سال های پیش بچۀ بهتری بودم* ، به چیزهای خوب تری فکر می کردم و به نتیجۀ خـــاصــی هم رسیده بودم

نه، "نتیجه" واژۀ درستی نیست، یک جور تجربۀ عرفانی مثلا.

خواننده جان، قبل از اینکه از درون خاطرت با تاکید بگذرد که این بشر چه اعتماد به نفسی دارد و چقدر از خودش متشکر است که همچین اصطلاحاتی را در روز روشن به خودش نسبت می دهد، گوش ات را بده تا بگویمت از آن شرابِ روحانی.

همه اش همین بود که من چقدر زیارت سیدالشهدا را دوست دارم

همه اش همین بود که من چقدر کربلا را دوست دارم


شاید بنظر مفهومی متدوال و عمومی بیاید، قبول...؛  اما برای خودِ آن روزهایم نسبت به قبل ترَش خیلی وسیع تر و عمیق تر بود

دلم برای آن روزها خیلی تنگ شده.../


زائـر شدی نسیم صدای مـرا گرفت **

از دستم التماسِ دعای مـرا گرفت



دلم را درونِ بقچه می پیچم، می دهم به بابُ الحُسَین امانت ببرد

امانتی که دوست تر دارم در برگرداندنش جفا کند!

 دوست تر دارم امانتی که می دهمش را همان جا بگذارد و برگردد...



حتی غبار پـرچـم تو می دهد شِفا

این جا دخیلِ تک تکِ اسباب می شوم



می دانم بابُ الحُسَین خوب می داند حالِ جاماندگان را...

دعای همه مان بدرقه اش/
اللّهمَـ سَلِّـمـ مُسافـرینـا...



* بهتر از حالا بودم، و گرنه آنوقت هم آدم حسابی نبودم
** درستش این است: زائر شدم نسیم صدایِ مرا گرفت


/ امروز پست قبل دچاره تغییراتی شد /
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۴
تبتیل

نظرات (۹)

۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۱۸ مـَـ ه جَـبـیـטּ
دعای همه مان بدرقه اش/
اللّهمَـ سَلِّـمـ مُسافـرینـا...


» خوش بِ حالشون واقعن .. خوش بِ حالشون ..
قسمت همه بشه ان شاء الله ..

پاسخ:

ان شاالله قسمت همگی:)
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۲:۱۷ ـــِــلاحـُهُ البـُکاء

دلم را درونِ بقچه می پیچم، می دهم به بابُ الحُسَین امانت ببرد

امانتی که دوست تر دارم در برگرداندنش جفا کند!

 دوست دارم تر امانتی که می دهمش را همان جا بگذارد و برگردد...



عالی بود.
همون حس و حال پست آخر وب باب الحسین باسم تداعی شد !




از در و دیوار میگن نمیای کربلا؟
جا هستا
اما ...

انگار قرار است دیدارمان باشد به قیامت : ((
پاسخ:
حس تون عالی و ناب بوده





دقیقا برای منم همینطور شده...


خدا نکنه، ان شالله همگی بتونیم بارها بریم:(
:)
همیشه ی همیشه از زیارت امام هشتمم سیر نمیشم...بعد از اون آرزوی زیارت و طواف خانه خدا راداشتم...نمیدونم چرا امسال اینقدر دلم پر پر میزنه برای کربلا...نمیدونم...نمیگم هوس زیارت مکه را ندارم ولی شاید چون تو خواب رفتم کمی شدت خواستنم کمتر شده...ولی امسال دلم بد جور تشنه ی زیارت شش گوشه و ضریح قمر بنی هاشمه :-S
-------------------------------------
حس خوبی داشت این پست....ان شاالله برات کربلا قسمت همه ی ارزومندا بشه...

پاسخ:
چقدر خوب
خوش به حالتون واقعا




ممنون
ان شاالله:)
سلام

به به! بالاخره راهی شدند به بهشت ِ روی زمین ! ... به سلامتی .

...

دل شما هم روشن ...

جامانده نداره این قافله ... همه راهی هستند دیر یا زود ... ان شاالله .
پاسخ:
سلام

بله. به سلامتی راهی شدند


ممنونم


ان شااالله همینطور باشه:)
۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۰:۵۸ باب الحسین
سلام به همه ی تشنگان دل سوخته ی لایق تر از خودم

کمترین وظیفه اینه که اونجا به یاد همه شما باشم ، دعا کنم و نایب الزیاره باشم

هر چند لیاقتی نیست اما

از اونجا که حال تان را به شدت درک میکنم ، با همان شدت برایتان از ارباب کربلا میخواهم ...

ممنون بابت این همه لطف ... حسابی شرمنده شدم ... لایقش نبودم ...

ان شاءلله همین روزها منم چند کلمه هر چند ضعبف برای کربلایی شدن تک تک دوستان بنویسم ...

خدا نگهدار همه شما

+ تشکر بسیار ویژه از جناب نویسنده ی بزرگوار این پست

حلال کنید

یا علی
پاسخ:

:)


یا علی(ع)
۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۱:۰۴ یکی بود ...


خوش به سعادتشون ...

 همه دارن میرن و من همیشه جز جامونده ها هستم :( ....


واقعا واقعا واقعا من حس کردم ک تا وقتی خودشون نخوان اصلاااا اون بی قراری واقعی به آدم دست نمیده ...
همیشه بی نصیب بودم از این حس شیرین بی قرار بودن
ولی حالا چندماهی هست دارمش و با همه عذابش خیلی دوستش دارم این بی قراری رو ...

عکس + + +






+ محض همینجوری : دوست دارم تر ..:/

پاسخ:
من هم تا الان همیشه جزء ...


بله موافقم تا خودشون نخوان و خودمونم اراده نکنیم نمی شه

خوش به حالتون:)




+ تصحیح شد؛ ممنون

با دیدن این پستتون  دلم خواس بشینم فک کنم که

الآن همه ی ـــفر اولیای این ـــفر کجان و چه حسی دارن ! :|

 

 

 

+ تغییرات پست قبلیتون هم به دل نشست :)

 

 

پاسخ:
با دیدن نظرتون دلم خواست بشینم فک کنم که
الان همه ی سفر اولیای...





ممنونم:)


سلام
پست رمزدار میذارید ما غریبه ها نتونیم بخونیم!! :دی

آقای برادر ،
دفعه قبل کتیبه م رو ندیدین هرچند یادتون بودم ،،
الانم که جناب درزی زائر شدن حتماً حسابی دعاگوی شما بودن.
گفتم بیام بگم اگر خدا بخواد دارم برای اربعین میرم کربلا ،، که هم مثل دفعه ی قبل حلالیت‌نگرفته نرفته باشم ...و هم اینکه بگم اگر لایق باشم حتماً به یاد شما و باقی دوستان خواهم بود ...

ان شاالله زیارتشون روزی خودتون بشه به زودی ...

پاسخ:
سلام

پست هایی ک تا حالا دیدید همه شون رمز دار بوده و شماهایی ک محبت می کنید میایید سر می زنید همگی تون رمزاشونو داشتید :) .
اتفاقا این پست آخری یه چیزه بی در و پیکره 3-4 خطی بود، یه حدیث نفس ک فقط میخواستم یه جا ثبت بشه و گاهی ببینمش یاداوریم شه:) ، شرمنده بزرگوارای دیگه هم شدم :(


خانوم خواهر
دفعه قبل ک با لطفتون شرمندم کردید رفت پی کارش
الانم ک حذف عضویت زدید مدتیه توفیق رویت تون رو نداریم!! وبلاگ هم که نزارید بگم آخرین پستش واسه کِی ه !! :دی 
ولی چقدر با صفا و با وفایید میایید می گید، کاش منم یه کم بتونم از روی دست شما و امثال شما بنویسم
اربــعــیـــن زائر کربلا !!
کلا چیزی واسه گفتن ندارم جز تَحیّر !!
خیلی خیلی خیلی خوش بحالتون
چقدر توفیق:)
 به دعای شما در حق خودم و دوستان دیگه خیلی امیدوارم:)

ب سلامت و قشنگ برید و برگردید
هوا هواى پریدن، هوا هواى حسین...
.
اصلا آدم یک جاهایى کم میآورد. یک چیزهایى کهنه که نمیشود هیچ، هى تازه تر میشود، هى شوق و نیاز ت بهشان بیشتر.
اصلا حسین جنس غم ش فرق میکند...
.
انگار من جا مانده ام در محرم، جا مانده ام در آن زیارت آخر، بین آن شلوغى ها، بین لبیک ها و هاج و واج...
هرکس که خداحافظى میکند، دل من کنده میشود. همه میروند و من... بى لیاقت...
پاسخ:
سخن از زبان ما می گویید ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی